تاريخ : 1391/02/11
کد مطلب: 230
زندگی‏ نامه ابوالفتوح رازی

زندگی‏ نامه ابوالفتوح رازی

اَبوالفُتوح رازی، جمال ‏الدين حسين بن علی بن محمّد بن احمد خُزاعی (ح ۴۸۰ ـ پس از ۵۵۲ ق)، عالم و مفسر نامدار امامی و مؤلف تفسير روض الجِنان و رَوح الَجنان است.

  خاندان او دانشمندان متعددی پرورده است و افندی از آنان با عنوان سلسله معروف از علمای اماميه که هر يک تأليفات متعدد داشته ‏اند، ياد کرده است.۱ از آن جا که نسب ايشان به نافع بن بديل بن ورقاء خزاعی می‏رسد، اصل تازی دارند.۲ روشن نيست که اجداد رازی چه زمانی به ايران آمدند، ولی مهاجرت آنان احتمالاً می ‏بايست در سده ‏های ۱ و ۲ ق / ۷ و ۸ م صورت گرفته باشد. ايشان نخست در نيشابور مسکن گزيدند و جد دوم ابوالفتوح، ابوبکر احمد بن حسين بن احمد با نسبت نيشابوری خزاعی خوانده می ‏شد.۳ اقامت آنان در ری گويا در زمان همين ابوبکر احمد آغاز شد.۴ وی شاگرد سيّد مرتضی، شيخ رضی، و شيخ طوسی بود و از آثارش الأمالی در چهار مجلد، عيون الاحاديث، الروضة در فقه، السنن، المفتاح در اصول و المناسک را برشمرده‏ اند.۵ برادر اين ابوبکر نيز در شمار عالمان بود و محسن نام داشت. منتجب الدين در احوال وی گفته که واعظ بوده و از آثارش الامالی، السير، اعجاز القرآن و کتاب بيان من کنت مولاه را برشمرده است.۶

  عموی پدر ابوالفتوح، ابو محمّد عبدالرحمن بن احمد، مفيد نيشابوری از محدثان بلندپايه اماميه در عصر خود بوده و نزد اهل سنت نيز فردی شناخته شده است. وی از شاگردان سيّد مرتضی، شيخ طوسی، سلاّر ديلمی، ابن برّاج و کراجکی ـ از علما و دانشمندان نامدار اماميه ـ بوده و در حديث تأليفاتی معتبر چون سفينة النجاة، العلويات، الرضويات، الامالی و عيون الاخبار داشته است.۷ نيای ابوالفتوح، ابو سعيد محمّد بن احمد که منتجب الدين از وی با عنوان «الشيخ المفيد» نام برده است، محدثی چيره‏ دست بوده و تأليفاتی داشته است، از اين قرار: الروضة الزهراء في مناقب فاطمة الزهراء عليها السلام، الفرق بين المقامين و تشبيه علی عليه ‏السلام بذی القرنين، الاربعين عن الاربعين في فضائل أميرالمؤمنين عليه ‏السلام، منی الطالب في ايمان ابی طالب، المولی، التفهيم في بيان التقسيم، الرسالة الواضحة في بطلان دعوی الناصبة و ما لا بدّ من معرفته.۸ پدر ابوالفتوح نيز، اگر چه در الفهرست منتجب ‏الدين به طور مستقل از او نام برده نشده است، ليکن از آن جا که ابوالفتوح از وی بهره علمی برده بوده، می ‏توان گفت که از زمره علما و دانشمندان بوده است.۹

  از زندگی ابوالفتوح دانسته‏ های اندکی برجاست. او احتمالا در ری متولد شد و در همان‏جا باليد. از آن جا که محضر ابوعلی فرزند شيخ طوسی (زنده در ۵۱۱ ق، را به احتمال قوی در نجف درک کرده بوده است،۱۰ برمی‏ آيد که در حدود سال ۴۸۰ ق، زاده شده باشد. اين نظر آن گاه قوت می‏گيرد که بدانيم وی شاگرد عموی پدرش، مفيد ابومحمّد عبدالرحمن بن احمد که نبايد حداکثر سال ۵۰۰ ق، را درک کرده باشد، نيز بوده است.۱۱ از ديگر مشايخ وی بايد از شيخ مفيد عبدالجبار بن عبداللّه‏ بن علی مقری رازی، عماد الدين ابو محمّد حسن بن محمّد قاضی استرآبادی و ابوالحسن علی بن الناصر بن الرضا نام برد. همچنين، اين که ابوالفتوح در جايی از کتاب خود۱۲ زمخشری را «شيخ ما» می‏ خواند، به نظر قزوينی۱۳ گويای آن است که رازی محضر وی را دريافته بوده است.

  چنان پيداست که ابوالفتوح بيشتر به وعظ و خطابه می ‏پرداخته و بدان تعلق خاطر داشته است.۱۴ چندان که اين دلبستگی تأثير آشکاری بر سبک تفسيری او نهاده است. بنا به گزارشی که ابوالفتوح خود در روح الاحباب آورده و از طريق افندی۱۵ به دست ما رسيده است، مجالس وعظ او، آن گاه که جوان بوده در خان علاّن ری ـ احتمالاً منسوب بن علاّن کلينی ـ قبولی عظيم نزد مردمان داشته است، چنان که برخی به وی رشک می ‏برند و به دليل سعايت حاسدان نزد والی شهر، مدتی از وعظ محروم گرديد.

  ابوالفتوح در برخی از علوم متداول زمان خود استاد بود و تفسير او بيانگر تبحر وی در نحو، قرائات، حديث، فقه، اصول فقه و تاريخ است. منتجب ‏الدين از وی با تعبير «الامام السعيد ترجمان کلام اللّه‏ تعالی» ياد کرده۱۶ و گفته که او عالم، واعظ و مفسری دَيّن بوده است.۱۷ کيدری نيز او را با عنوان «الشيخ الامام» خوانده است.۱۸ همچنين بر روی نسخه ‏ای از کتاب تفسيرش او را چنين خوانده ‏اند: «الشيخ الاجل الاوحد الامام العالم الرئيس جمال الملة و الدين قطب الاسلام والمسلمين شرف الائمة فخر العلماء مفتی الطائفة سلطان المفسرين ترجمان کلام اللّه‏ المبين»۱۹

  از شاگردان برجسته ابوالفتوح بايد از منتجب الدين رازی و ابن شهرآشوب نام برد. منتجب الدين دو اثر استادش با عنوان ‏های روض الجنان و روح الاحباب را نزد خود وی خواند۲۰ و ابن شهرآشوب به کسب اجازه روايت تفسير او، روض الجنان، نايل آمد.۲۱ از ميان ديگر شاگردان و راويان او می ‏توان اينان را نام برد: ابوطالب نصيرالدين، عبداللّه‏ بن حمزه طوسی،۲۲ صفی‏ الدين ابو محمّد حسن بن ابی بکر بن سيار الحيروی،۲۳ عمادالدين ابوالفرج علی فرزند قطب‏ الدين سعيد بن هبه ‏اللّه‏ راوندی۲۴ و شريف شرفشاه بن محمّد بن حسن بن زباره افطسی.۲۵

  از فرزندان ابوالفتوح دو تن در شمار عالمان بودند: يکی صدرالدين علی که منتخب الدين۲۶ از وی با تعبير «فقيه ديّن» ياد کرده و ديگری تاج‏ الدين ابو جعفر محمّد که همو۲۷ از او با عنوان «فاضل ورع» ياد کرده است. تاج ‏الدين خود نزد پدر شاگردی کرده است.۲۸

  سال ۵۵۲ ق، آخرين تاريخی است که درباره زندگی ابوالفتوح از آن آگاهی داريم و آن از متن اجازه ‏ای به دست می ‏آيد که برای روايت روض الجنان به شاگرد خود داده بوده است.۲۹ بنابراين، گزارش آزادانی اصفهانی۳۰ درباره تاریخ مرگ ابوالفتوح در ۵۴۰ ق نمی ‏تواند درست باشد. محدث ارموی که اين مطلب را نقل کرده،۳۱ با توجّه به اجازه ياد شده و شواهدی ديگر، اين تاريخ را تصحيفی از ۵۵۴ ق، می ‏داند. با اين حال از گزارش اين حمزه مؤلف ايجاز المطالب که در زمان مرگ ابوالفتوح در ری بوده و سپس به مکه رفته بوده است، چنين برمی ‏آيد که شيخ در سال ‏های نزديک به ۶۰۰ ق وفات يافته بوده است؛ زيرا ابن حمزه در بازگشت از مکه، به اصفهان رفته و اين مسافرت پس از مرگ ابوالفتوح عجلی شافعی (د ۶۰۰ ق) بوده است،۳۲ ولی اين گزارش (به اين صورت مخصوص) نمی‏ تواند از صحت برخوردار باشد، زيرا ابوالفتوح رازی به طور قطع در زمان تأليف کتاب نقض (ميان سال ‏های ۵۵۶ ـ ۵۶۶ ق) در قيد حيات نبوده است.۳۳

  ابوالفتوح را به وصيت خودش در جوار مرقد امام‏زاده عبدالعظيم حسنی در ری مدفون کردند۳۴ و اين که شوشتری۳۵ مدفن او را در اصفهان دانسته، ناشی از خلطی است با ابوالفتوح عجلی که در ميان مردم اصفهان دست کم از سده ۱۰ق / ۱۶م سابقه داشته است.




۱. رياض العلماء، ج ۲، ص ۱۵۸.

۲. روض الجنان، ج ۳، ص ۲۴۵ و ج ۱۰، ص ۲۲۵.

۳. فهرست منتجب الدين، ص ۷.

۴. ر.ک: همان‏جا.

۵. همان، ص ۷ ـ ۸.

۶. همان، ص ۱۵۶.

۷. همان، ص ۱۰۸؛ خاتمه الطبع، ص ۶۱۸ ـ ۶۲۰.

۸. روض الجنان، ج ۳، ص ۳۷؛ معالم العلماء، ص ۱۱۶؛ الفهرست، ص ۱۵۷.

۹. ر.ک: الفهرست، ص ۸ و ۱۱؛ براى تبارنامه خاندان، ر.ک: خاتمة الطبع، ص ۶۲۲.

۱۰. ر.ک: المناقب، ج ۱، ص ۱۱ ـ ۱۲.

۱۱. الفهرست، ص ۱۰۸ نيز ر.ک: مقدمه شعرانى، ج ۱، ص ۶ ـ ۷.

۱۲. روضات الجنات، ج ۹، ص ۲۹۱.

۱۳. خاتمة الطبع، ص ۶۳۳.

۱۴. ر.ک: الفهرست، ص ۴۵.

۱۵. رياض العلماء، ج ۲، ص ۱۶۱.

۱۶. الفهرست، ص ۸.

۱۷. همان، ص ۴۵.

۱۸. حدائق الحقائق، ج ۳، ص ۱۲۳۳.

۱۹. ر.ک: مقدمه ياحقى، ج ۱، ص ۶۰.

۲۰. الفهرست، ص ۴۸.

۲۱. المناقب، ج ۱، ص ۱۲، نيز معالم العلماء، ص ۱۴۱.

۲۲. حدائق الحقايق، ج ۳، ص ۱۲۳۳.

۲۳. طبقات اعلام الشيعة، ج ۶، ص ۷۹.

۲۴. همان، ص ۳۵.

۲۵. همان، ص ۴۷.

۲۶. الفهرست، ص ۱۲۵.

۲۷. ص ۱۷۳.

۲۸. طبقات اعلام الشيعة، ج ۶، ص ۷۹.

۲۹. ر.ک: رياض العلماء، ج ۲، ص ۱۵۷.

۳۰. شاهد صادق، ص ۴۴۶.

۳۱. تعليقات نقض، ج ۱، ص ۱۵۷ ـ ۱۶۱.

۳۲. نک: حديقة الشيعة، ص ۶۰۴.

۳۳. ر.ک: النقض، ص ۲۶۳، ۳۲۸۰.

۳۴. حديقة الشيعة، ص۴ ـ ۶ ؛ نيز نزهة القلوب، ص ۵۹.

۳۵. حديقة الشيعة، ج ۱، ص ۴۹۰.