تاريخ : 1393/07/15
کد مطلب: 428
رسائل سید مرتضی

رسائل سید مرتضی

- «انقاذ البشر من الجبر و القدر»: رساله‌ای است کوچک در کلام که در آن سید به اسلوب خطابی بلیغ مسألۀ قضا و قدر را بررسی کرده و آیات بسیاری از قرآن را در مقام استدلال بر رأی خود ذکر کرده است، و ضمناً سابقۀ بحث را از روز پیدایش آن به وسیلۀ «معبد جهنی» و «ابوالاسود دؤلی» تا روزگار خویش بیان داشته است.

  این رساله در سال ۱۹۳۵ م به کوشش شیخ «علی خاقانی» در حدود ۹۰ صفحه به قطع کوچک در نجف به چاپ رسیده. نام این رساله در اجازۀ بصروی[۱] نیامده ولی در معالم العلماء مذکور است.[۲] سید در این رساله به یکی از مؤلفات خود به نام «صفوة النظر» اشاره کرده است.[۳]

- «المحکم و المتشابه»: رسالۀ کوچکی است که در ایران ضمن چند رسالۀ دیگر در ۱۲۸ صفحه به قطع کوچک یک چهارم به چاپ رسیده. در این رساله از ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه، عامی که از آن خاص اراده شده، تحریف در قراءت، فرق بین رخصت و عزیمت، و مطالب دیگر بحث شده است.

  فهرست نویسان این رساله را به سید نسبت داده‌اند، ولی در صفحۀ اول رساله نص صریح است بر اینکه این رساله همه از تفسیر «محمد بن ابراهیم بن حفص النعمانی» ـ که قبل از عصر مرتضی می‌زیسته ـ نقل شده، بنابراین وجهی برای نسبت رساله به سید جز اینکه او ناسخ رساله باشد نیست. این رساله در ضمن فهرست کتبی که بصروی روایت کرده نیست، ولی صاحب بحار و «شیخ شهید» در حواشی خلاصه این رساله را در عداد تألیفات سید ذکر کرده‌اند.[۴]

- «احکام اهل الآخرة»: رسالۀ کوچکی است در اطراف آراء متکلمین در شأن اهل آخرت، و چنانکه از خود رساله به دست می‌آید پیش از سید «ابوالهذیل العلاف» در اطراف این مسأله سخن گفته است. این رساله در سال ۱۳۱۹ ه در حاشیۀ کتاب «درر الفرائد» به چاپ رسیده است.[۵]

- «المسائل الطرابلسیة الاولی»: صاحب «ادب المرتضی» گوید: نسخه‌ای از آن نیافتم ولی «شریف» در «المسائل الطرابلسیة الثانیة» بدان حوالت داده، و از این حوالت به دست می‌آید که چنین رساله‌ای نیز از تألیفات او بوده است.[۶]

- «المسائل الطرابلسیة الثانیة»: رساله‌ای است کوچک در ۱۱ صفحه، هر صفحه ۲۱ سطر، سید این رساله را در پاسخ سؤال‌هایی که از شیخ «ابوالفضل، ابراهیم بن الحسن الابانی» دریافت داشته تألیف کرده است.[۷]

  این رساله بر اصول مذهب امامی مشتمل، و سید در آن به کتاب «المقنع فی الغیبة» و «الشافی فی الامامة» خود ارجاع داده است.[۸]

- «المسائل الطرابلسیة الثالثة»: رساله‌ای است خطی[۹] مشتمل بر ۲۳ مسأله که سید در جواب سؤال‌هائی که از شیخ «ابوالفضل، ابراهیم بن الحسن الابانی» در سال ۴۲۷ دریافت داشته[۱۰] تألیف کرده است. از روح سؤال‌ها پیداست که سائل امامی بوده و دوست می‌داشته که مشکلات کلامی مربوط به مذهب از قبیل معنی علم خداوند به اشیاء، و نزول قرآن جملةً واحدةً، و زندگی شهیدان پس از مرگ، و خبرهای کاهنان و حدود صحت آنها، برای او روشن شود.[۱۱]

  سید در این رساله مسائلی را به کتاب «الملخص»[۱۲] و «الذخیرة» و «تنزیه الانبیاء»[۱۳] ارجاع داده، و چون به خبر واحد عمل نمی‌کرده تصریح به وجوب حذر از قبول احادیث کتاب «الکافی» کلینی کرده است.[۱۴]

- «المسائل الرسیة الاولی»: رساله‌ای است خطی مشتمل بر ۲۸ مسأله در ۲۴ صفحه، هر صفحه ۲۱ سطر که سید در جواب مطالبی که «ابوالحسین، المحسن بن محمد بن الناصر الحسینی الرسی» از او سؤال کرده تألیف کرده است. سائل ـ چنانکه «ابن ادریس» او را وصف کرده[۱۵] و سؤالاتش بدان گواه است ـ دانشمندی بوده مدقق، و فقیهی حاذق، الزام کنندۀ خصم، احتجاج کننده‌ای که جز مثل سید از عهدۀ جواب احتجاجات او بر نمی‌آمده، سید مرتضی خود نیز از او تقدیر کرده و بر او ثنا گفته است.

  این رساله بر مسائل فقهی و کلامی مشتمل است و سید در این رساله مسائلی را به کتاب خود «مسائل فی اصول الفقه» و «المسائل المطلبیات» ارجاع داده است. سید این رساله را در سال ۴۲۸ تألیف کرده، و از این جهت که بر آخرین فتاوی فقهی و نظرات کلامی او مشتمل است حائز بسی اهمیت است. صاحب «ادب المرتضی» گوید: نسخه‌ای از این رساله به قلم «آقا شیخ آقا بزرگ» نزد من موجود است.[۱۶]

- «المسائل الرسیة الثانیة»: این رساله نیز در پاسخ سؤالات «ابوالحسین، المحسن بن محمد بن الناصر الحسینی الرسی» است که پس از رسالۀ سابق الذکر بر «سید» وارد شده و «سید» آن را به همان رساله الحاق کرده است. این رساله پنج مسأله است در ۴ صفحه، هر صفحه ۲۲ سطر، و هر سطر ۲۸ کلمه. مسألۀ اول فقهی و بقیه آمیخته‌ای است از فقه و کلام، این رساله از آخرین تألیفات سید و بدین سبب معرف آخرین آراء و نظرات او می‌باشد.

  صاحب «ادب المرتضی» گوید: نسخه‌ای از این رساله به قلم «آقا شیخ آقا بزرگ» نزد من موجود است.

- «المسائل الموصلیة الاولی»: در سه مسأله است: اعتماد، وعید، قیاس.[۱۷] صاحب «ادب المرتضی» گوید: نسخه‌ای از این رساله نیافتم ولی سید در کتب خود بسیار بدان ارجاع داده است. این مسائل در آغاز جوانی از سید سؤال شده است.[۱۸]

- «المسائل الموصلیة الثانیة»: نه مسألۀ فقهی است که بیشتر به متفردات امامیه و یا چیزهایی که تفرد امامیه بدانها مظنون است می‌رسد. این رساله ۷ صفحه، و هر صفحه ۲۲ سطر، و هر سطر تقریباً ۲۵ کلمه است. صاحب «ادب المرتضی» گوید: نسخه‌ای از این رساله نزد من، و نسخۀ دیگری در کتابخانۀ آستان قدس موجود است.

- «المسائل الموصلیة الثالثة»: این رساله ۱۰۹ مسأله است در ۳۶ صفحه، هر صفحه ۲۶ سطر، و غالباً مسائلی است فقهی شبیه به کتاب «انتصار». سید در این رساله به «المسائل التبانیات»[۱۹] و «المسائل الموصلیة الاولی»[۲۰] و «المسائل الموصلیة الثانیة»[۲۱] ارجاع داده است. صاحب «ادب المرتضی» گوید: نسخه‌ای خطی از این رساله در کتابخانۀ آستان قدس موجود است که تاریخ کتابت آن سال ۶۷۶ است،[۲۲] و نسخۀ دیگری به خط «آقا شیخ آقا بزرگ» نزد خود من است. این رساله از این جهت حائز اهمیت است که بر مقدار انتشار تشیع در موصل و جزیره در قرن چهارم دلالت می‌کند.

- «مسائل اهل میافارقین»: این رساله دارای ۶۶ مسألۀ فقهی و اعتقادی است که عوام اهل میافارقین از سید به عنوان اخذ رأی سؤال کرده‌اند و سید از آنها جواب گفته است. صاحب «ادب المرتضی» گوید: نسخه‌ای خطی از این رساله در کتابخانۀ آستان قدس موجود است که تاریخ کتابت آن سال ۶۷۶ ه است، این نسخه دارای ۱۰ ورق است که هر صفحه از آن ۲۲ سطر است و در آخر آن مناظرۀ سید با «ابوالعلاء معری» مسطور است؛ و نسخۀ دیگری به خط «آقا شیخ آقا بزرگ» نزد من موجود است.

- «مجموعة المسائل المتفرقة»: ۲۷ مسأله است در ۲۷ صفحه.

  صاحب «ادب المرتضی» گوید:[۲۳] نسخه‌ای از آن به خط «آقا شیخ آقا بزرگ» نزد من است و از آن به دست می‌آید که این رساله از بعضی از رساله‌ها و کتاب‌های مختلفۀ سید مانند رسالۀ «رملیه» و رسالۀ «واسطیه» و کتاب «غرر و درر» گردآمده[۲۴] و گردآورنده هم خود سید نبوده بلکه دیگری آنها را جمع کرده و به صورت کتابی در آورده است و لذا مسائل آن به تواریخ مختلفه از جانب «شریف» نوشته شده است.[۲۵] در این رساله «سید» به کتاب «مصباح» خود در فقه ارجاع داده است.[۲۶]

- «مسألة فی العصمة»: دو صفحه است که در ضمن مجموعۀ «آقا شیخ آقا بزرگ» موجود است.[۲۷]

- «مسألة فی الاعتراض علی من یثبت قدم الاجسام»: این رساله نیز در دو صفحه در ضمن مجموعۀ «آقا شیخ آقا بزرگ» موجود است.[۲۸]

  سید در این رساله به کتاب خود «الملخص فی الاصول» ارجاع داده. این رساله، رساله‌ای است فلسفی محض.

- «ابطال العمل بخبر الآحاد»: این رساله را «آقا شیخ آقا بزرگ» از خط «شیخ شهید»، و او از خط جدش، و جد شهید از خط «شریف مرتضی» استنساخ کرده است. صاحب «ادب المرتضی» گوید: نسخه‌ای از آن نزد من است که دارای دو صفحه است و سید در آن به «المسائل الحلبیات» و «المسائل التبانیات» حوالت داده است.[۲۹] در این رساله نسبت به بعضی از راویان حدیث از امامیه مانند «طاطری» و «ابن سماعة» و دیگران از «غلات» و «مجسمه» و «خطابیه» و «مشبهه» و «مجبره» تعریض شده است.[۳۰]

- «مجموعه‌ای مشتمل بر چهار مسأله»: اول در طرق استدلال، دوم در اینکه عدم الدلیل دلیل بر عدم است، سوم در ولایت از جانب جائر، ـ این مسأله در جمادی الاولی سال ۴۱۵ در مجلس وزیر «ابوالقاسم، الحسین بن علی المغربی» مورد سخن واقع گشته است ـ مسألۀ چهارم در حکم باء تعدیه، بنابراین، این رساله مجموعه‌ای است فقهی، اصولی، نحوی. صاحب «ادب المرتضی» گوید: نسخه‌ای از این مجموعه به قلم «آقا شیخ آقا بزرگ» نزد من موجود است.[۳۱]

- «فی من یتولی غسل الامام»: رسالۀ کوچکی است در یک صفحه راجع به این عقیده که امام را جز امام غسل نمی‌دهد، «سید مرتضی» این عقیده را صحیح نمی‌داند بلکه احیاناً آن را محال می‌داند. در این رساله به کتاب «الذخیره» ارجاع شده است.[۳۲]

- «منع تفضیل الملائکة علی الانبیاء»: رساله‌ای است در سه صفحه ضمن مجموعۀ «آقا شیخ آقا بزرگ» ص ۲۳۲ ـ ۲۳۴.

  سید در این رساله از تفسیر آیۀ شریفۀ: «و لقد کرمنا بنی آدم و حملنا هم فی البر و البحر و رزقناهم من الطیبات و فضلناهم علی کثیر ممن خلقنا تفضیلاً» سخن گفته است.

- «العدد» و یا «الرد علی اصحاب العدد»: در این رساله، سید این عقیده را که روزه به اکمال عدد (سی روز) ثابت می‌شود رد کرده و رؤیت هلال را ملاک عمل قرار داده است.[۳۳]

- «المسائل التبانیات»: مسائلی است که «ابوعبدالله محمد بن عبدالملک التبانی» از سید سؤال کرده، و چنانکه از سؤالات او پیدا است متکلمی ماهر بوده، بلکه چه بسا از دیگر کسان که از سید سؤالاتی کرده‌اند فاضل‌تر بوده است. وی سؤال کرده است از اینکه: چرا امامیه اجماع و قیاس را رفض کرده‌اند؟ چرا سید خود خبر واحد را حجت نمی‌داند با اینکه به رفتن خبر، معظم احکام شریعت از بین می‌رود؟

  بنابر نقل صاحب «ادب المرتضی» نسخه‌ای از این رساله در کتابخانۀ آستان قدس موجود است که دارای ۳۰ ورق و در سال ۶۷۶ ه نوشته شده است، و نسخۀ دیگری نیز به خط «آقا شیخ آقا بزرگ» نزد خود ایشان موجود است.[۳۴]

- «اجوبة المسائل الدیلمیة»: نسخه‌ای از آن در کتابخانۀ آستان قدس موجود است.[۳۵]

- «اجوبة المسائل الطبریة»: نسخه‌ای از آن در کتابخانۀ آستان قدس است که در سال ۱۰۹۳ ه نوشته شده است.[۳۶]

- «الشهاب فی الشیب و الشباب»: این کتاب در سال ۱۳۰۲ ه با کتاب «سلوة الخریف» منسوب به «جاحظ» در مطبعة الجوائب به چاپ رسیده است. «سید» در این کتاب ـ که در سال ۴۱۹ ه تألیف یافته ـ[۳۷] بهترین سخنانی را که دربارۀ «شیب» و «شباب» گفته شده گرد آورده، و معانی را با یکدیگر سنجیده و نقد کرده است. او در این زمینه از شعر «ابن الرومی» ۴۶ بیت، و از شعر «ابوتمام» ۳۹ بیت، و از شعر «ابوعبادة البحتری» ۱۴۰ بیت، و از شعر برادرش «رضی» ۳۱۴ بیت، و از شعر خود ۴۶۳ بیت در این کتاب آورده[۳۸] و آخرین شعری که از خود آورده شعری است که در سال ۴۲۱ ه سروده است. «مرتضی» در این کتاب از کتاب «الغرر و الدرر» خود بسیار یاد کرده است.[۳۹]

  صاحب «ادب المرتضی» گوید: در این کتاب نصوصی از کتاب «الموازنۀ» آمدی آمده که اثری از آن در نسخۀ چاپی «الموازنه» نیست، لذا به نظر می‌رسد که نسخۀ چاپی ناقص باشد.[۴۰]

- «الاصول الاعتقادیة»: این رسالۀ کوچک که دربارۀ صفات خدا، نبوت، امامت بعث، وعد و وعید، شفاعت، عذاب قبر، فناء عالم، میزان، صراط، بهشت، دوزخ تألیف یافته است در بغداد در سال ۱۹۵۴ م در ۴ صفحه به چاپ رسیده است.[۴۱]

- «الولایة عن الجائر» و یا «الولایة من قبل الظالمین»: رسالۀ کوچکی است که «سید» آن را در سال ۴۱۵ برای وزیر «ابوالقاسم حسین بن علی مغربی» تألیف کرده، این رساله در بارۀ حکم ولایت از طرف خلفاء جور است که غالباً در بین امامیه مطرح، و مورد اشکال بوده است. «سید» در این رساله آنچه را که والی از جانب جائر می‌تواند انجام دهد و آنچه را نمی‌تواند انجام دهد بیان داشته است. این رساله در ضمن اجازۀ بصروی ذکر شده و صاحب ادب المرتضی گوید: نسخه‌ای خطی از این رساله به قلم آقای «شیخ آقا بزرگ تهرانی» نزد من موجود است.[۴۲]

- «مقدمة فی الاصول»: به طور موجز از اصول عقائد امامیه: توحید، عدل، امامت، معاد، وعد و وعید بحث، و در بعضی از آراء معتزله مناقشه می‌کند. صاحب «ادب المرتضی» گوید: نسخه‌ای از این رساله ضمن مجموعۀ «آقا شیخ آقا بزرگ» در یک ورق به خط نسخ ریز نزد من موجود است.[۴۳]

- «مناظرة الشریف المرتضی لابی العلاء المعری»: رساله‌ای است در یک ورق به خط ریز که در اصل شاگرد سید «شیخ سلیمان صهرشتی» از او روایت[۴۴] و سپس «شیخ طبرسی» در کتاب «احتجاج» آن را نقل کرده است و دیگر ناسخان از او نقل کرده‌اند. در این رساله «سید» بر حدوث عالم و «ابوالعلاء» بر قدم آن احتجاج می‌کند. صاحب «ادب المرتضی» در این نسبت خدشه کرده، و بعلاوه اسلوب رساله را نزدیک به اسلوب مرتضی نمی‌داند، و لذا به صحت ورود و نسبت رساله به هر یک از «شریف مرتضی» و «ابوالعلاء معری» مطمئن نیست.[۴۵]

- «مسألة وجیزة فی الغیبة»: سه صفحه است دربارۀ حل مسألۀ غیبت امام منتظر، بین ادلۀ این رساله با سایر آنچه سید در این باره نوشته ـ خصوصاً «المقنع فی الغیبة» ـ هیچگونه اختلافی به چشم نمی‌خورد.[۴۶]

- «شرح قصیدة السید الحمیری»: این شرح در سال ۱۳۱۳ هـ در ضمن چند رسالۀ فارسی و عربی در قاهره به چاپ رسیده است. قصیده در مدح امام «علی بن ابی‌طالب» و آغاز آن این بیت است:

هلا وقفت علی المکان المعشب                             بین الطویلع فاللوی من کبکب

  در این شرح «سید» سیره و فضائل و مواقف «علی» ـ علیه السلام ـ را بیان داشته، و از لحاظ لغت و ادب مفردات قصیده را شرح، و در ضمن، بعضی از قضایای تاریخی و ادبی را نقل کرده است. «سید» این شرح را برای فرزند خود نگاشته است. صاحب «ادب المرتضی» گوید: نسخه‌ای از این شرح نزد محامی «سید صادق کمونه» در بغداد است.[۴۷]


[۱] . اجازۀ بصروی اجازه‌نامه‌ای است که سید مرتضی در سال ۴۱۷ هجری به یکی از شاگردان خود به نام ابوالحسن «محمد بن محمد البصروی» فقیه داده که در آن اجازه‌نامه مولفات خود را شماره کرده، و اجازۀ روایت آنها را داده است. صورت این اجازه هم اکنون در خزانۀ کتابخانۀ آستان قدس موجود است (به فهرست کتابخانه، کتب خطی ج ۲، ص ۳۹ باب فقه مراجعه شود) و نیز کتاب ریاض العلماء خطی در صفحه ۴۸۰ ـ ۴۸۲ صورت این اجازه را ثبت کرده است (ادب المرتضی، ص ۱۳۱).

[۲] . ص ۱۰۱، ط نجف.

[۳] . ص ۸۱، ط نجف.

[۴] . ریاض العلماء خطی، ص ۴۸۵ ـ ۴۸۷، (ادب المرتضی، ص ۱۳۹).

[۵] . درر الفرائد چاپ ایران ص ۳۵۲ ـ ۳۶۳، و نیز در سال ۱۳۱۵ ه با دو رسالۀ دیگر سید «مسألة فی العصمة» و «احکام اهل الاخرة» در ضمن بیست رساله به نام «الرسائل العشرون» در ایران چاپ شده است.

[۶] . ص ۱۴۳ ـ ۱۴۴ نقل از مجموعۀ خطی آقا شیخ آقا بزرگ ص ۱۷۲، ۱۵۷.

[۷] . مجموعۀ خطی آقا شیخ آقا بزرگ، ص ۱۵۷ (ادب المرتضی، ص ۱۴۴).

[۸] . مجموعۀ مذکور، ص ۱۵۷.

[۹] . مجموعۀ گذشته، ص ۱۷۴ (ادب المرتضی، ص ۱۴۴).

[۱۰] . مقدمۀ مجموعۀ گذشته.

[۱۱] . مسألۀ پنجم و ششم و هفتم ملاحظه شود.

[۱۲] . مسألۀ اول و دوم و دوازدهم و هفدهم ملاحظه شود (ادب المرتضی، ص ۱۴۵).

[۱۳] . مسألۀ چهاردهم ملاحظه شود.

[۱۴] . ادب المرتضی، ص ۱۴۵.

[۱۵] . به مقدمۀ رساله و نوشتۀ «آقا شیخ بزرگ» بر غلاف رساله مراجعه شود.

[۱۶] . ادب المرتضی، ص ۱۴۵.

[۱۷] . ادب المرتضی، ص ۱۴۶ نقل از ریاض العلماء خطی ص ۴۸۳، و تذکرة المتبحرین، ص ۴۸۶ ط ایران، و شافی، ص ۲۱۹، ۲۴۹ ط ایران.

[۱۸] . ادب المرتضی، ص ۱۴۶ نقل از تذکرة المتبحرین، ص ۴۸۶ و فهرست طوسی.

[۱۹] . مقدمۀ رساله.

[۲۰] . مسألۀ ۳۵ و ۵۶.

[۲۱] . مسألۀ ۵.

[۲۲] . فهرست کتب خطی ج ۲ ص ۳۸.

[۲۳] . ادب المرتضی، ص ۱۴۸.

[۲۴] . مجموعۀ آقا شیخ آقا بزرگ ص ۳۴۱، ۳۴۶، ۳۴۹، ۳۱۰ ملاحظه شود (ادب المرتضی، ص ۱۴۸).

[۲۵] . مسألۀ اول و دوم و سوم ملاحظه شود.

[۲۶] . مجموعۀ آقا شیخ آقا بزرگ، ص ۳۴۲.

[۲۷] . ادب المرتضی، ص ۱۴۸.

[۲۸] . مجموعۀ آقا شیخ آقا بزرگ، ص ۳۱۵ ـ ۳۱۷ (ادب المرتضی، ۱۴۸).

[۲۹] . ادب المرتضی، ۱۴۹.

[۳۰] . مجموعۀ آقا شیخ آقا بزرگ، ص ۳۳۵.

[۳۱] . ص ۱۴۹.

[۳۲] . مجموعۀ آقا شیخ آقا بزرگ، ص ۲۱۳.

[۳۳] . ص ۲۱۳ تا ۲۲۸ از مجموعۀ آقا شیخ آقا بزرگ ملاحظه شود.

[۳۴] . ادب المرتضی، ص ۱۵۲ نقل از مجموعۀ شیخ ۸۷ ـ ۱۱۹.

[۳۵] . ادب المرتضی، ص ۱۵۳ نقل از فهرست کتب خطی کتابخانۀ آستان قدس، ص ۶۷.

[۳۶] . ادب المرتضی، ص ۱۵۳.

[۳۷] . چاپ مطبعة الجوائب، ص ۳.

[۳۸] . به نسخۀ چاپ مطبعة الجوائب مراجعه شود.

[۳۹] . چاپ مطبعة الجوائب، ص ۹ و ۱۲ و ۱۵ و ۲۰.

[۴۰] . ص ۱۶۱.

[۴۱] . ادب المرتضی، ص ۱۴۰.

[۴۲] . ص ۱۴۲.

[۴۳] . ص ۱۵۰.

[۴۴] . مجموعۀ آقا شیخ آقا بزرگ ص ۳۱ ـ ۳۲.

[۴۵] . ص ۱۵۲.

[۴۶] . ادب المرتضی، ص ۱۵۲ نقل از مجموعۀ آقا شیخ آقا بزرگ، ص ۳۰۸ ـ ۳۱۱.

[۴۷] . ص ۱۵۸.